بیشتر از آنچه که تصور میکنی دوستت دارم و بیشتر از آنچه
باور داری عاشق تو هستم
بیشتر از هر عشقی بر تو عاشقم و بیشتر از هر دیوانه ای
مجنون تو هستم.
عزیز من محتاج تو هستم و بدون تو زندگی برایم مفهومی جز
تاریکی و سیاهی ندارد!
دوستت دارم چونکه میدانم تو نیز مرا دوست میداری ،
دوستت دارم چونکه مرا باور داری و مرا لایق آن قلب پر از
محبتت میدانی!
تنها آرزویم این است که سالم و سر افراز باشی
و جز این از خدای خویش هیچ آرزویی را ندارم
این قلب کوچک و شکسته و پر از عشق من تنها هدیه ای است
از طرف من به تو!
از تمام دنیا تنها همین قلب کوچک را دارم ، همین و بس!
تنها تو هستی که معنای واقعی عشق را
به من ابراز کردی و آموختی!
آموختی که عشق یعنی تا پایان زندگی ماندن
و تا پایان زندگی دوست داشتن!
هر جای دنیا که هستی بدان که در این دنیای بزرگ
کسی هست که عاشق و دیوانه تو می باشد !
عزیز دنیا خیلی بزرگ است ، این دنیا پر از عاشق و معشوق
است ، پر از لیلی و مجنون است،
اما همه عاشقان یک سو ، و تو نیز یک سوی دیگر!
دوستت دارم خیلی دوستت دارم ،
آنقدر دوستت دارم که دیگر هیچگونه
جای ابرازی برای آن نیست
اگر می دونستی چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش می کردی
تمامی ذرات وجودت عشق را فریاد می کرد
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم
ای کاش می دانستی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمی شکستی
گر چه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم لحظه ای مرا نمی آزردی
که این غریبه ی تنها , جز نگاه معصومت پنجره ای
و جز عشقت بهانه ای برای زیستن ندارد
ای کاش می دانستی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم همه چیز را فدایم می کردی
همه آن چیز ها که یک عمر بخاطرش رنج کشیده ای
و سال ها برایش گریسته ای
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها می کردی
غرورت را ...... قلبت را ...... حرفت را
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
دوستم می داشتی
همچون عشق که عاشقانش را دوست می دارد
کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم
و مرا از این عذاب رها می کردی
ای کاش تمام اینها را می دانستی