احساسها بر افکار و کلمه ها مؤثرند
اندیشه ها بر کلمه ها و احساسها تاثیر می گذارند
بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
نگوییم : ببخشید که مزاحمتان شدم
بگوییم : در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود
نگوییم : گرفتارم
بگوییم : راست می گی؟ راستی؟
نگوییم : دروغ نگو
بگوییم : خدا سلامتی بده
نگوییم : خدا بد نده
بگوییم : هدیه برای شما
نگوییم : قابل ندارد
بگوییم : با تجربه شده
نگوییم : شکست خورده
بگوییم: قشنگ نیست
نگوییم : زشت است
بگوییم: خوب هستم
نگوییم: بد نیست
بگوییم : مناسب من نیست
نگوییم : به درد من نمی خورد
بگوییم : با این کار چه لذتی می بری؟
نگوییم : چرا اذیت می کنی؟
بگوییم : شاد و پر انرژی باشید
نگوییم : خسته نباشید
بگوییم: من
نگوییم: اینجانب
بگوییم: دوست ندارم
نگوییم: متنفرم
بگوییم: آسان نیست
نگوییم: دشوار است
بگوییم : بفرمایید
نگوییم : در خدمت هستم
بگوییم : خیلی راحت نبود
نگوییم : جانم به لبم رسید
بگوییم : مسئله را خودم حل می کنم
نگوییم : مسئله ربطی به تو ندارد
تلاش کنید
تلاش کنید همان گونه باشید که می گویید
تلاش کنید همان گونه رفتار کنید که از دیگران انتظار دارید
تلاش کنید همان گونه رفتار کنید که گرفتار عذاب وجدان نشوید
تلاش کنید تا راست گویی و صداقت عادت شما شود
تلاش کنید همیشه دنبال یادگیری باشید
تلاش کنید با پیدا کردن دوستان جدید دوستان قدیمی را هم حفظ کنید
تلاش کنید برای خوب کار کردن خوب هم استراحت کنید
تلاش کنید همیشه برای اطرافیانتان جذاب باشید
تلاش کنید اگر از کسی رنجیده اید، با خود او صحبت کنید، نه پشت سر او
تلاش کنید وقتی به موفقیتی می رسید، آنهایی که در این راه به شما کمک کرده اند را فراموش نکنید
تلاش کنید تا عهدی شکسته نشود و اگر هم می شکند ،شما نباشید
تلاش کنید تا باور کنید دیگران وظیفه ای در قبال شما ندارند و عامل سعادت یا شقاوت هر کس خود اوست
تلاش کنید قدردان لطف دیگران باشید و با رفتار و گفتارتان آنها را از محبت پشیمان نکنید
تلاش کنید به هر چیز آنقدر بها بدهید که استحقاقش را دارد
تلاش کنید دنیا را با زیبایی هایش ببینید
زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است .
دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر « بوده و ریشه واژه ی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش » زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود . به daughter در انگلیسی توجه کنید . واژه daughter نیز همین دختر است . gh در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و « خ » گفته می شده.در اوستا این واژه به صورت دوغْــذَر doogh thar و در پهلوی دوخت .
دوغ در در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شد . آمده است.
اما پسر ، « پوسْتْ دَر » بوده . کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنین نامیده شدند.
پوست در، به پسر تبدیل شده است .در پارسی باستان puthra پوثرَ و در پهلوی پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَ است
در بسیاری از گویشهای کردی از جمله کردی فهلوی ( فَیلی ) هنوز پسوند « دَر » به کار می رود . مانند « نان دَر » که به معنی « کسی است که وظیفه ی غذا دادن به خانواده و اطرافیانش را بر عهده دارد .»
حرف « پـِ » در « پدر » از پاییدن است . پدر یعنی پاینده کسی که می پاید . کسی که مراقب خانواده اش است و آنان را می پاید .پدر در اصل پایدر یا پادر بوده است . جالب است که تلفظ « فاذر » در انگلیسی بیشتر به « پادَر » شبیه است تا تلفظ «پدر» !
خواهر ( خواهَر )از ریشه «خواه » است یعنی آنکه خواهان خانواده و آسایش آن است . خواه + ــَر یا ــار در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است .
بَرادر نیز در اصل بَرا + در است . یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما .
« مادر » یعنی « پدید آورنده ی ما » .